راستش وقتی این ویژهنامه انعکاس[1] را مهر 88 برای فتنه درآوردیم، فکر نمیکردم کمتر از 5 سال بعد این اتفاقات در کشور افتاده باشد. فکر نمیکردم تلاشی که گمان میکردیم برای «ثبت در تاریخ» است، الان موفق نبوده باشد. فکر نمیکردم واقعیاتی که به شدت بدیهی بودند را در همین مدت کوتاه مغلوبه نشان بدهند. فکر نمیکردم نقش هاشمی و باندش در فتنه 88 از جایگاه فتنهگر بودن و تکیهگاه و ستون فتنه بودن، به کسی که کمی پایینتر از عمار یا نهایتا ساکت فتنه بوده است، بدل شود [2]. فکر نمیکردم این روزها که پیام مردم علیه آمریکا و پدر معنوی فتنه –هاشمی و باندش- در 9 دی 88 برعکس جلوه داده میشود را به چشم خود این قدر سریع ببینم. فکر نمیکردم مملکت به صورت کامل و در همه بخشها در اختیار هاشمی و باندش قرار بگیرد. و رابطه با آمریکا -شیطان بزرگ- تنها آرمان جریانات مختلف بشود. فکر نمیکردم امروز مجبور باشیم نشان بدهیم که هاشمی و باندش جزء فتنهگرها بودهاند. فکر نمیکردم ساکتین فتنه به عنوان الگو معرفی شوند و ستون فتنه به عنوان مظلوم. فکر نمیکردم هنوز پرونده مهدی هاشمی ذرهای جلو نرفته باشد و آن بیچارههای فریبخورده دروغ سبز زندانهایشان تمام بشود. فکر نمیکردم درخواست محاکمه و اعدام آن دو بازیچهی فتنه، به افسانهای غیر ممکن بدل شود و ادعای رفع حصر آن ملعونین، ادعای دولت اعتدال! فکر نمیکردم روزی برسد که دلیل فتنه حمایت سیدناالقائد در 4 سال قبلش از دولت نهم، مناظرههای انتخاباتی و تحریف حرف خس و خاشاک احمدینژاد –که به آشوبگران گفت نه 40 میلیون رای دهنده-، باشد. فکر نمیکردم قانونگریزی که آن ایام گفته میشد منظور رفتارهای مردم و بچه بسیجیهای کف خیابان باشد و آشوبگران و جلبکها تنها اعتراضات به حقی داشته باشند! فکر نمیکردم الان رسانههای مثلا اصولگرا و صدا و سیمای بیایند بگویند حرفهای موسوی و هاشمی و حتی علی مطهری درباره دروغگویی و قانونگریزی و رمال بودن رئیس جمهور دولت نهم راست بوده است! این روزها چقدر روایتهای عجیب و غریب از فتنه پخش میشود و کسی نیست روایتی واقعیتر از فتنه را فریاد بزند.
ما و امثال ما آن روزها وسط بحثهای فکری و سیاسی بودیم و حتی کف خیابان. واقعا زور دارد برایمان دیدن این همه وقاحت و تحریف تاریخ! هر چند شاید ریشه این دروغ گوییهایی رو که صدا و سیما و رسانههای مثلا اصولگرا در حال رقابت با بیبیسی و رسانههای آمریکایی هستند، باید جای دیگری دید. شاید ماجرا به 25 بهمن 89 بر میگردد و معاملهی بزرگی که در پس پرده شکل گرفت. به قول سیدناالقائد:
منم شما رو دعوت می کنم به محاکمه، محاکمه کنید تا مردم بفهمند که چه جریاناتی در پشت پرده های پلید سالوس و تزویر شما می گذرد! محاکمه کنید تا ما هم اجازه پیدا کنیم حرفهایمان را بزنیم… والله انقدر حرف گفتنی برای گفتن هست که اگر گفته شود ذهنیات بسیاری از این مردم تصحیح خواهد شد… یک سینه حرف موج زند در دهان ما؛
پاورقی:
[*] الان که این ویژهنامه را ورق زدم، دیدم چقدر میتوانست بهتر باشد. چقدر باید در ثبت واقعیات – هر چند بدیهی- بیشتر تلاش میکردیم. اینجا دانلود کنید.
[1] تیراژش تا آبان 88 که چاپ دوم زدیم٬ حدود 40 هزار نسخه بود که در دانشگاهها توزیع کردیم.
[2] و البته هاشمی در خوی استکباری شبیه آمریکاست. وقتی یک قدم جلویش عقبنشینی کنی، او ده قدم جلو میآید. وقتی نقشش در فتنه را کمرنگ کنی، مدعی میشود که این تحریف تاریخ است! بلکه او اساسا علیه فتنهگرها بوده است.